• امروز : چهارشنبه - ۲۶ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 15 January - 2025

سر تیتر اخبار

آمریکا هروقت به حرف‌هایش عمل کرد گفت‌وگو می‌کنیم تلاش فولاد مبارکه برای جبران ناترازی های انرژی /  پروژه‌های بزرگ صنعت فولاد برای آینده پایدار /ضرر ۸.۵ میلیارد دلاری صنعت فولاد کشور به خاطر قطعی برق رقابت استانهای کشور در بخش آزمون عملی، تجهیزات و دانشی ویدیو متری + عکس برای اجماع‌سازی و حل مسائل فرادستی، به هلدینگ خلیج‌فارس آمدم/ ساخت نخستین پارک فناوری و مرکز هوش مصنوعی در کیش ساخت نیروگاه بادی ۶۰۰ مگاواتی در میل نادر سیستان و بلوچستان؛ تحولی بزرگ در تامین انرژی کشور آبفای اصفهان، آماده برگزاری مسابقات ملی مهارت ویدئومتری شبکه‌های فاضلاب طیب نیا: حمل‌ونقل ریلی در صنعت فولاد از ۹۰ درصد به ۵۰ درصد کاهش یافته است صنعت بانکرینگ، فرصتهای و چالشهای پیش روی اقتصاد ایران  جایی برای درخشش استعدادها در ویدئومتری شبکه فاضلاب آمادگی سازمان ملل برای توسعه تجدید پذیرها در ایران / منابع مالی برای توسعه تجدید پذیرها باید تقویت شود به زودی تعرفه های حمایتی جدید نیروگاههای تجدید پذیر اعلام می شود / رئیس جمهور به شدت پیگیر موضوع تجدید پذیرها است افزایش تولید بنزین و گاز با ظرفیتهای موجود / خداحافظی با حمل خوراک توسط کشتی ظرفیت بانوان نباید نادیده گرفته شود / تحقق اهداف دولت با حضور بانوان نخبه و فناور پایش کارخانه سیمان هر ۵ دقیقه یکبار انجام می شود  کنترل آلاینده‌ها و پروژه‌های سبز برای آینده‌ای پاک‌تر / به طور مستمر در حال به روزرسانی تجهیزات زیست محیطی هستیم امنیت و رشد اقتصاد دو محور اصلی توسعه گردشگری / مشکلات صنایع دستی با تبلیغات حل نمی شود اقدامات کلیدی صنایع فولادی برای مقابله با چالش‌های زیست‌محیطی رفع فیلتر پلتفرم های دیگر به صورت گام به گام انجام می شود / افتخار برای آقای پزشکیان بماند / از رای به پزشکیان پشیمان نیستم هوش مصنوعی در خدمت انرژی در می آید تقاضای زغال سنگ تا سال ۲۰۲۷ کاهش پیدا می کند

8

شش میلیون تومان پول خوراک ساده در ماه!!!

  • کد خبر : 20777
  • 07 خرداد 1402 - 15:59
شش میلیون تومان پول خوراک ساده در ماه!!!
کارگری فیش حقوق ماهانه‌اش ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و حدود ۶ میلیون تومان خرج غذاهای کم‌کیفیت می‌کند، با سه میلیون تومانِ باقیمانده چطور زندگی کند؟!

به گزارش عصر تحلیل، اگر تا چند سال قبل دغدغه‌ی کارگران این بود که بعد از پرداخت اجاره خانه، تا پایان ماه برای خورد و خوراک و هزینه‌های فرزندان کم نیاورند، این روزها دغدغه این است که اگر همه‌ی حقوق را بدهند، بازهم یک سقف مطمئن بالای سر نخواهند داشت.

و به همین دلیل است که کارگران به خصوص حداقل‌بگیرانی که حدود ۹ میلیون تومان حقوق می‌گیرند، عطای زندگی در شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان و مشهد را به لقایِ گرانی اجاره خانه بخشیده‌اند و به دنبال مامنی ارزان‌تر در حاشیه‌ها یا دورتر از حاشیه‌ها هستند؛ آن مناطقی که تا چند سال پیش بافت روستایی محسوب می‌شد، امروز دارای دفاتر معاملات املاک است و آپارتمان‌های کوچک و متراکم را به قیمت دو سه سال قبلِ تهران به طبقات فرودست کرایه می‌دهند؛ نمونه‌اش، حاشیه‌های کرج و ورامین است که به مقصد نهاییِ کارگران و مزدبگیرانِ کم درآمد برای تامین مسکن اجاره‌ای تبدیل شده است.

در این شرایط، زندگی سخت است و وقتی کرایه خانه می‌دهی، سخت‌تر هم می‌شود؛ حتی خرج خورد و خوراک یک نفر در ماه، حدود یک‌سوم یا یک‌چهارم کل حقوق است! برای اینکه این رنج‌ها را ملموس‌تر دریابیم، پای صحبت‌ها و دغدغه‌های یک کارگر ساده می‌نشینیم؛ کارگری پدر سه فرزند که دو تا ازدواج کرده‌اند و یکی هنوز در خانه است؛ این پدرِ کارگر هنوز بعد از سه سال از پرداخت اقساط جهیزیه‌ی کوچکی که برای دختر بزرگش خریده، رها نشده که زندگی پرهزینه او را به جایی رسانده که می‌گوید «دیگر نمی‌دانم چه کنم و از کجای زندگی بزنم….»

باقر، یک کارگر ساده با ماهی حدود ۹ میلیون تومان حقوق است، به طور دقیق‌تر با حق عائله و اولاد، هر ماه ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دستمزد می‌گیرد؛ او ناهار را به تنهایی سر کار می‌خورد و روزی که با ما صحبت می‌کند، از قیمت سنگینِ یک غذای ساده سر کار به ستوه آمده است:

«امروز ناهار یک تُن ماهیِ شیلتون خریدم ۷۴ هزار و ۹۰۰ تومان، یک کنسرو لوبیا قرمز هم به قیمت ۳۲ هزار و ۹۰۰ تومان؛ این دوتا روی هم با دو عدد نان شد ۱۱۰ هزار تومان؛ این ناهارِ یک روز من است؛ از قیمت‌ها تعجب کردم؛ هفته قبل همین کنسرو لوبیا را با همین بِرَند خریده بودم ۲۴ هزار تومان؛ چطور تورم را کنترل کرده‌اند؟ حقوق ما دیگر به اندازه‌ی خورد و خوراک‌مان نیست….»

این کارگر نگران روزهای باقیمانده تا پایان ماه است و می‌گوید: مساله این است که بیست روزِ ماه را من سر کار غذا می‌خورم و خانواده‌ام در منزل؛ اگر با هم سر سفره می‌نشستیم باز هزینه‌مان کمتر می‌شد؛ اما حالا حساب کنید همین ناهار ساده برای من و خانواده‌ام چقدر تمام می‌شود؟ باور می‌کنید بیشتر روزها تخم مرغ یا سیب‌زمینی آب‌پز می‌خورم تا خرج کمتر شود؟ باور می‌کنید چند ماه است برای خانه گوشت قرمز نخریده‌ام؛ خوراک‌مان شده بادمجان و سبزیجات و در نهایت حبوبات….»

اگر هزینه‌ی یک وعده ناهار این کارگر را نصف کنیم و نه ۱۱۰ هزار تومان بلکه در بیشتر روزها ۵۵ هزار تومان در نظر بگیریم و فرض کنیم که خانواده‌ی دو نفری او در خانه هم همینقدر پول ناهار می‌دهند، هزینه‌ی ناهار این خانواده در یک ماه، ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان می‌شود؛ اگر بازهم نگاه‌مان خیلی حداقلی و تقلیلی باشد و فرض بگیریم که این خانواده عینِ همین مبلغ مجموعاً خرج صبحانه و ناهار می‌کند، به این نتیجه می‌رسیم که این خانواده کارگری در ماه بیش از ۶ میلیون تومان هزینه برای غذا می‌پردازند، غذاهایی بسیار ساده و حداقلی که در آن به هیچ وجه کالاهای گرانی مثل گوشت قرمز نیست. خرج میوه و لبنیات و سایر اقلام خوراکی را حذف می‌کنیم؛ حالا این سوال پیش می‌آید که کارگری مثل باقر که فیش حقوق ماهانه‌اش ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و حدود ۶ میلیون تومان خرج غذاهای کم‌کیفیت می‌کند، با سه میلیون تومانِ باقیمانده چطور زندگی کند؛ وام‌های بانکیِ او را که بپردازد؛ برای هزینه‌های جانبی فرزندان از کجا پول بیاورد و از همه مهم‌تر، تکلیف اجاره خانه چه می‌شود؟

مساله اصلی همین اجاره خانه است، سقف داشتن یا نداشتن، گزینه‌ی قابل انتخابی ندارد؛ یک خانواده «باید» سقفی –هرچند حداقلی و کوتاه- بالای سر داشته باشد؛ باقر در این روزها درگیر همین مساله است؛ مساله‌ای که جای انتخاب و گزینش برایش نگذاشته است:

«قرارداد اجاره خانه‌مان آخر خرداد تمام می‌شود؛ در یکی از محلات دور کرج زندگی می‌کنیم و چند روز قبل صاحبخانه زنگ زد و گفت اجاره‌ی یک و نیم میلیون تومانی، امسال ۶ میلیون تومان می‌شود؛ وقتی پرسیدم چرا، گفت چون مستاجرِ طبقه‌ی بالا این قیمت می‌دهد، چون بنگاه می‌گوید قیمت اجاره این است؛ من گفتم ۲۵ درصدی که دولت برای افزایش اجاره‌خانه تصویب کرده چه می‌شود؛ می‌دانید صاحبخانه چه گفت؟ فقط خندید، خندید و هیچ پاسخی نداد؛ چند ثانیه بعد با تحکم گفت نمی‌توانید شش میلیون تومان بدهید لطفاً بلند شوید….»

وقتی دلالان بازار و چشم و هم‌چشمیِ صاحبخانه‌ها قیمت اجاره‌خانه را تعیین می‌کند و صاحبان خانه و بنگاه‌های املاک، هیچ وقعی –دقیقاً هیچ وقعی- به مصوبه دولت برای افزایش ۲۰ و ۲۵ درصدی قیمت در زمان تمدید قرارداد اجاره‌خانه نمی‌گذارند، کارگران کم‌درآمد برای حل مشکل مسکن و تامین سرپناه چه باید بکنند؟ آگهی‌های سایت‌های مختلف مثل دیوار و پیگیری‌های ما از مستاجران در بخش‌های مختلف تهران و کرج، نشان می‌دهد که هیچ‌کجا افزایش اجاره خانه به ۲۵ درصدِ مصوب محدود نمانده؛ صاحبخانه‌ها در سال جدید بین ۷۰ تا ۲۰۰ یا ۳۰۰ درصد افزایش قیمت از مستاجران مطالبه کرده‌اند.

کارگری مثل باقر که بعد از پرداخت هزینه‌ی خورد و خوراک ساده، فقط ۳ میلیون تومان برایش می‌ماند، او که هنوز ماهی ۷۰۰ هزار تومان قسطِ جهیزیه‌ی دخترش را می‌پردازد، چطور هر ماه ۶ میلیون تومان به صاحبخانه بدهد تا بتواند سرپناه داشته باشد؟ او وقتی اینها را کنار هم می‌چیند، آخر صحبت‌هایش به همان جمله‌ی اول گفتگو بازمی‌گردد: «دیگر نمی‌دانم چه کنم….»

لینک کوتاه : https://asrtahlil.ir/?p=20777
  • نویسنده : نسرین هزاره مقدم
  • منبع : ایلنا
  • 173 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.