نازیلا انصاری پور | عصر تحلیل: چند دهه از عمرت گذشته است؟ چندان فرقی هم ندارد، خاطرات رقیب سن و سال نیستند و چون عطر بهار نارنج در جانت می پیچند.
روزگاری یک گاری چوبی کوچک در حاشیه زاینده رود بزرگترین بهانه برای شادی هایت بود که با خوردن بلال های کاکُل طلاییِ نمک خورده کامل می شد.
روزگاری در کنار شیر های سنگی پل خواجو فروشندگان دوره گردی بودند که چهره ای آفتاب سوخته داشتند اما لبخندهایشان هیچگاه نمی سوخت، شب هایی که برقِ شوق در چشمان شیرهای سنگی پل خواجو از دور به تو چشمک می زد و روزهایی که زمین و زمان در شادی مردم اصفهان سهیم بودند.
تنها تفاوت اصفهان امروز و دیروز شاید در مردمی است که آن روزها کمی دل هایشان خوش تر بود، شاید هم زندگی ماشینی کمتر در سفره های ساده آن روزها دست درازی می کرد؛ بگذریم آن روزها جریان دائمی آب هم نعمت همیشگی اصفهانی ها بود.
شکوفه های درختان را از خواب بیدار کنید
باغداران و زارعان از برکت رودخانه زاینده رود بهره مند می شوند، امورات زندگی خود و خانواده شان را بر روی شریان های زنده آن بنا می سازند البته موجودات زنده دیگری هم در آن به زندگی زیست محیطی خود ادامه می دهند؛ اما این روزها شریان های زنده رود از خشکی ترک برداشته است و زمین باغداران و زارعان هم از غم خشکی و نابودی درخت ها تکه تکه شده است.
امسال شکوفه ها هم از تن خشک درختان به بیرون سَرَک نکشیده اند شاید در آمدن بهار بی آب شک دارند و همچنان غرق در خواب زمستانی خود هستند.
زاینده رود، بهانه ماندگاری نوای اصفهانی ها
بگذار از نوای ماندگار اصفهانی ها بگویم همان ها که خواندن را در کلاسی بدون سقف و در جوار زاینده رودی می آموختند که بانی ساخت پُل های تاریخی این شهر شد یا از خوانندگان نوپا و آن هایی که صدا داشتند پول و امکانات نه اما شاگردان پل خواجو و ۳۳پل بودند و رایگان از زمزمه آب و قدمت تاریخی پل ها خواندن را می آموختند، از دل می خواندند و دل هایشان راز ماندگاری اصفهانی های خوش صدا بود.
این روزها هم زیر پل خواجو صداهایی به گوش می رسد اما گویی صداها هم خشک شده است.
پارک ها بدون زاینده رود خریدار ندارند
بدون زاینده رود دیگر پارک ها هم خریداری ندارد گویا چشم ها به آب و سبزه در کنار هم عادت دارد و در کنار زمین خشک زاینده رود که چون جسدی در وسط شهر افتاده است کمتر کسی اندکی می نشیند.
مسافران نوروزی هم به امید زاینده رودی می آیند که صفای نصف جهان است و همین آب بهانه ای می شود تا به دیدن پل های اصفهان روند، کنار آب بنشینند و عکس یادگاری بگیرند.
به امید برکت سین ها بر تن خشک زاینده رود
امسال هم بر تن زخم خورده زاینده رود، هفت سینی برپا می کنند، گلدان های سبز فراوانی در اطرفش جای می دهند، اما همیشه سین ها مسیر قاف اند و قله آرزوها اما اینجا سین ها…
بیایید به گذشته ها برگردیم؛ خنده، شادی و یک سیر دلِ خوش را از گذشتگان بگیریم و در زیر آسمان و بر روی زمینی راه برویم که اگر بهشت نیست، بی شک تصویری از بهشت است، بهشتی که با خنده ها، گذشت و ایثار ما رنگ می گیرد، در قاب روزگار ثبت می شود و روزی روزگاری امروز ما تصویر فردای آیندگان خواهد بود.
امیدواریم برکت سین ها بر تن خشک زاینده رود در کنار بنای جاودان سی و سه پل که این روزها از درد بی آبی پایه هایش لرزان شده است محول الحول حال شود و امسال حال زاینده رود احسن الحال شود.
انتهای پیام/