• امروز : پنج شنبه - ۱۳ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 2 May - 2024

سر تیتر اخبار

پنل انتقال تجربه سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای در حال توسعه سامانه های هوشمند حمل و نقل هستیم/ انعقاد تفاهم نامه با ۲۰ کلان شهر کشور پتروشیمی ها وارد تولید بنزین از متانول می شوند حضور راهداری اصفهان با دستاوردهای نوین و هوشمند عامل انسانی، مهمترین شاخصه در تصادفات/ ۶ خطه شدن دو آزادراه در اصفهان عوارض شدید استامینوفن و مسکن های بدون تجویز پزشک جشن قهرمانی یوزهای زخمی در سرزمین ببرها / پیروزی ۴ بر ۱ فوتسال ایران برابر تایلند یک میلیون و ششصد هزار متقاضی در صف وام ودیعه مسکن طرح ترافیک جدید امسال اجرا نخواهد شد ۲ میلیون تومان قبض در انتظار مصرف کنندگان کولرگازی تامین ۴ میلیارد و ۲۱۶ میلیون دلار برای کالا‌های اساسی در مرکز مبادله مشترکان پرمصرف تعرفه آنها پلکانی محاسبه می شود / تحت تاثیر تبلیغات فریبنده کولرگازی قرار نگیرید شناسه یکتای ملک چیست و برای دریافت آن چه مراحلی را باید طی کرد؟ صرفه‌جویی ۱۱٫۵ میلیون یورویی در فولاد مبارکه؛ ارمغان بومی‌سازی در سال ۱۴۰۲ خاندوزی: استقلال و پرسپولیس رسما به بخش خصوصی واگذار شد قرارداد سایت پالایشگاه اصفهان درهرمزگان امضاء شد گوشمالی مجرمان، مطالبه نیست، وظیفه شما است نحوه دریافت چگونه وام ۲۰۰ میلیون تومانی ودیعه مسکن شنیده شدن صدای انفجار در آسمان اصفهان/ارشد نظامی اصفهان: مربوط به پدافند هوایی بود/ هیچ خسارتی نداشته‌ایم اتفاقی عجیب در مراسم رژه ارتش در مشهد + ویدیو

2
عصر تحلیل بررسی می کند:

 آیا مدیر یک شرکت باید متخصص باشد؟!

  • کد خبر : 1642
  • 30 دی 1399 - 17:24
 آیا مدیر یک شرکت باید متخصص باشد؟!
مهمترین موضوعی که این روزها در حوزه مدیریت ذهن عام و خاص را به خود معطوف کرده است مدیریت متخصصانه یا مدبرانه است؟! پارامترهایی که امروز شاید در یک مدیر کمتر پیدا شود و با توجه به شواهد و تجربیات می توان به این نکته اشاره کرد که مدیران در شرکتهای خصوصی و یا دولتی تنها از یک گزینه در مدیریت برخوردارند.

داوود شیخ جبلی | عصر تحلیل: داشتن علم تخصصی مرتبط با سازمان وابسته از جمله مباحثی است که برخی از کارشناسان و تحلیلگران این حوزه را به فکر فرو برده است که آیا یک مدیر تنها باید تخصص مرتبط با کار خویش را داشته باشد یا اینکه نیازی به تعریف تخصص در بخش مدیریت خود ندارد و باید از پارامترهای علم مدیریتی برخوردار باشد.

در گزارش زیر سعی کرده اییم در نگاهی اجمالی به تفاوتهای مدیریت متخصص و غیر متخصص به استناد تحقیقات برخی از افراد موفق در این بخش آورده شده است:

عضو اتاق بازرگانی اصفهان :اقتصاددانان باید مدیریت کنند

«بهرام سبحانی» عضو اتاق بازرگانی اصفهان و مدیرعامل سابق شرکت فولاد مبارکه اصفهان بر این باور است:« به جای اینکه در کارخانه‌های ایران، یک مهندس مدیرعامل باشد باید یک فرد اقتصاددان که شرایط بازار را می‌شناسد مدیریت را بر عهده گیرد .علم مهندسی در یک جمله استفاده از « ریاضیات و فنون در حل نیازهای جامعه است که کار خود را با ساخت کارخانه و ماشین به جامعه عرضه می‌کند .»

وی افزود: «در کشورهای صنعتی، مهندسان کار طراحی انجام می‌دهند و کارخانه‌ای را می‌سازند که کشورهای غیرصنعتی از فنّاوری به دست آمده استفاده می‌کنند .یکی از علت‌های این مشکلات عدم تناسب بین جذب دانشجو و نیاز بازار است که باعث می‌شود خیلی از جایگاه‌ها تغییر کرده و برای مثال در شورای اقتصاد یک مهندس فعالیت کند . اکنون فضا مناسب شده است پس باید هرکس در جایگاه خود قرار گرفته و مدیریت کارخانه‌ها را یک فرد با رشته مدیریت و خرید و فروش را یک اقتصاددان انجام دهد و مهندسان نیز در جایگاه خود قرار گیرند .»

ریچارد برانسون : مردی کم سواد اما موفق در کسب و کار

یکی از دلایلی که می توان علم مدیریت را کافی برای پیشرفت در کار خود نام برد موفقیتهای ریچارد برانسون مرد سال بریتانیا دانست موفقیتهایی وی را در عین نداشتن تخصص به ثروتی عظیم رسانده است او رئیس و بنیان گذار گروه شرکت‌های ویرجین است که عنوان بیش از ۴۰۰ شرکت در سراسر دنیا را از آن خود کرده است. نخستین سرمایه گذاری برانسون در ۱۶ سالگی در یک مجله به نام دانش آموز (Student) بود. برپایه فهرست ثروتمندترین افراد جهان در مجله فوربز در سال ۲۰۱۲، برانسون چهارمین شهروند ثروتمند بریتانیایی بوده است. برآورد شده است که در سال ۲۰۱۲ ثروت او ۴٫۶ میلیارد دلار (آمریکا) بوده است. او در صنعت هواپیمایی یا قطار یا هر بخش دیگری که در آن کسب وکارهای موفقی را راه‌اندازی کرده، هیچ دوره آموزشی تخصصی را نگذرانده است.

پس با توجه به موفقیتهای این مرد موفق در حوزه کسب و کار می توان به این نتیجه رسید که تخصص نمی تواند عامل اصلی موفقیت در مدیریت باشد.

دکتر آماندا گودال: مدیر موفق باید متخصص در حوزه کاری خود باشد.

ولی با توجه به موفقیتهای دست یافته توسط برانسون دکتر آماندا گودال، مدرس بخش مدیریت مدرسه کسب‌وکار کاس در لندن به تحقیقاتی دست زده که در این تحقیقات دریافته است مدیر موفق باید متخصص در حوزه کاری خود باشد.

در این تحقیقات دریافت که از میان ۱۰۰ دانشگاه تحقیقاتی برتر دنیا، بیشتر آنها توسط متخصصان تحقیقاتی اداره می‌شوند یا در رتبه بندی بیمارستان‌های آمریکا مشخص شد که امتیاز کیفی بیمارستان‌هایی که توسط یک پزشک متخصص اداره می‌شوند، نسبت به بیمارستان‌های دیگر ۲۵ درصد بیشتر است. تحقیقات در مورد مسابقات فرمول یک نیز نشان داد که احتمال برنده شدن تیم‌هایی که سرپرستان آنها راننده یا مکانیک هستند، نسبت به رقبا دو برابر بیشتر است. دکتر گودال معتقد است متخصصین یک حوزه به دلایل مختلف می‌توانند مدیران خوبی در آن بخش باشند: آنها می‌دانند چگونه باید شرایط مساعدی برای کارکنان کلیدی به وجود آورند، چون خودشان زمانی در این موقعیت بوده‌اند؛ هنگام تعیین استراتژی، تجربه و تمرکز کاری آنها بر صنعتی که فعالیت می‌کنند، بینش بزرگی ایجاد می‌کند و در نهایت تلاش می‌کنند استانداردها را ارتقا دهند، چون کارمندانی را استخدام می‌کنند و توسعه می‌دهند که مثل خودشان کارآمد هستند.

تام کوئیل: استیو جابز مدیریت موفق در عین حال غیر متخصص بود

تام کوئیل، تحلیلگر امور کسب وکار در تغییرات سازمانی، می‌گوید داده‌های جمع آوری شده در مورد مدیران ارشد شرکت او نشان می‌دهند که ویژگی‌های یک مدیر کارآمد به تخصص آن فرد در حوزه مدیریت مربوط نیست. او بخش تکنولوژی را به عنوان نمونه مثال می‌زند که مدیران فنی بسیار حرفه‌ای در آن کار می‌کنند که از دیگر جنبه‌های مدیریت یک شرکت سر در نمی‌آورند.

کوئیل اضافه می‌کند که «استیو جابز، از نظر توانایی مدیریت و انگیزه دادن به دیگران، یک نمونه از یک میلیون نفر است. برای تربیت مدیران مناسب در کسب وکارهای مربوط به حوزه تکنولوژی، معمولا با مشکل مواجه می‌شویم، چون اساسا آن چیزی که باعث می‌شود این افراد در کار فنی خود تخصص داشته باشند، دقیقا بر خلاف چیزی است که از آنها یک مدیر بزرگ می‌سازد.»

کوئیل معتقد است ویژگی‌های کلیدی مدیران کارآمد این است که دایما تمایل دارند عملکرد خود را توسعه دهند و قابلیت‌های شایسته در میان کارمندان خود ایجاد کنند. به عقیده او در کار مدیریت، با اتکا بر رفتارها، ارزش‌ها و انگیزه‌ها بیشتر از تجربه می‌توان موفقیت را پیشگویی کرد. «شناخت کارآیی یک صنعت آسان‌تر از یادگیری اصول مدیریتی است.

جیمز بروک: دانش تخصصی فرد تا سطح خاصی پاسخگو است

جیمز بروک، مدیر کل و از موسسین شرکت مشاوره‌ایStrength Partnership، معتقد است دانش تخصصی فرد تا سطح خاصی پاسخگو است و وقتی جایگاه مدیریتی فرد ارتقا می‌یابد، میزان دانش او اهمیت کمتری دارد. از آن پس، مدیران باید به مدیریت کلان روی آورند و به جای اینکه بر این تمرکز کنند که چه چیزی باید محقق شود، باید به کارمندان بگویند چگونه باید کارها را پیش ببرند. در این نقطه، نقش مدیر این است که به افراد دیگر انرژی بدهد و به آنها کمک کند فراتر از معمول عمل کنند.

او به شیوه مدیریت شرکت‌های مبتکری مانند گوگل و فیس بوک اشاره می‌کند: «اگر به این سازمان‌ها نگاه کنید، متوجه می‌شوید که آنها کارمندان خود را رها می‌کنند و آنها را در تلاش‌هایشان آزاد می‌گذارند.»

بروک عنوان می‌کند که در برخی صنایع مانند پزشکی و انرژی هسته‌ای به دلیل فضاهای خاصی که دارند، استثنائات قابل توجهی وجود دارد و تخصص علمی مدیران در این زمینه‌ها برای به حداقل رساندن ریسک، مهم‌ترین موضوع است.

… و اما در پایان

ثروت و موفقیت برانسون، استیو جابز و بیل گیتس غیر متخصص و دارایی بیش از حد آنها، متخصصانی که دکتر گودال آنها را مدیران موفق نامید را می توان در یک قاب کلی مکمل و رهرو یکدیگر دانست .

همانطور که گفته شد مدیران موفق غیر متخصص از نوادر و انگشت شماران هستند و همچنین مدیران متخصص در حوزه های مختلف نیز از افرادی هستند که در کنار نوابغ شکل گرفته اند.

«اگر به این سازمان‌ها نگاه کنید، متوجه می‌شوید که آنها کارمندان خود را رها می‌کنند و آنها را در تلاش‌هایشان آزاد می‌گذارند.»

 اما در نتیجه گیری کلی و جمع بندی نهایی باید باور داشت که برخی موسسه و شرکت وجود دارند که دارای برد تخصصی و فعالیتهای خاص هستند که در نمونه می توان به سازمان انرژی اتمی اشاره کرد؛ آیا می توان باور داشت که یک مدیر غیر متخصص مدیر این سازمان باشد. خیر زیرا فعالیتهای این شرکتها که بعد استراتژیک در کشور دارند و فعالیتشان محدوده خاصی را شامل نمی شود و می توان گفت که منفعت و ضرر آنها عامه مردم و حتی نظام را در بر میگیرد نمی تواند با هدایت یک فرد غیر متخصص هدایت شود زیرا زمانهایی پیش می آید که بایستی تصمیمی قاطع برای طرحهای سرنوشت ساز گرفت که غیر از خود مدیر کسی نمی تواند در آن تصمیم گیری حضور داشته باشد که در نمونه بارز می توان به مذاکرات برجام اشاره کرد که نقش دکتر صالحی به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی با داشتن تخصص در حوزه کاری خود توانست که مسایل را برای مذاکره کنندگان شفاف سازد و اگر غیر از ایشان فردی بدون تخصص در حوزه مدیریت این سازمان قرار می گرفت شاید نمی توانست از عهده تصمیمات جدی که حکم استراتژیک برای سرنوشت ایران را داشت، بر بیاید.

اما در بعد دیگر مدیریت می توان به شرکتها و موسساتی اشاره کرد که مدیر متخصص نقشی در پیشبرد آن نمی تواند داشته باشد در نمونه می توان به شرکتهای صنعتی از جمله فولاد سازی ها، خودروسازی ها و یا شرکتهای ساختمانی اشاره کرد که داشتن تنها اطلاعات عمومی برای یک مدیر می تواند کافی باشد زیرا در این شرکتها علم مدیریت در بازارشناسی و بازرگانی بیشتر کارایی دارد تا بتوان محصولات نهایی شرکت را در بازار به فروش رساند و از آن سو نیز باعث جذب مشتری برای تولید باشیم.

برخی از محققین اشاره می کنند که مدیر یک موسسه شرکت و یا نهادی اگر متخصص باشد می تواند در پیشبرد اهداف آن مجموعه موفق عمل کند اما باید اشاره کرد که تجربه نشان داده در بسیاری از موارد اینگونه نیست و باید مدیریت را به افرادی متخصص در علم مدیریت سپرد نه اینکه فرد متخصص در حوزه کاری مربوطه باشد.

برای مثال می توان به ورزشگاران و قهرمانان اشاره کرد که تجربه نشان داده یک قهرمان ورزشی به ندرت توانسته که برای تیم و یا فدراسیون مدیر لایقی باشد و نتوانسته استراتژی های مدیریت را در آن نهاد پیاده کند زیرا تخصص فرد تنها در نوع ورزش بوده و از  راهبردهای مدیریتی تجربه ای کسب نکرده است./

لینک کوتاه : https://asrtahlil.ir/?p=1642
  • نویسنده : داوود شیخ جبلی

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.